پیشگوئیهاى امیرالمؤمنین در مورد احوال مردم در آخرالزمان
زنان آخرالزمان فتنه انگیزند
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ یظهر فى آخرالزمان و اقتراب الساعة و هو شرّ الازمنة نسوة کاشفات عاریات متبرّجات خارجات من الدین ، داخلات فى الفتن ، مائلات الى الشهوات ، مسرعات الى اللذات ، مستحلات للمحرمات فى جهنم خالدات . در آخرالزمان و نزدیک شدن زمان موعود (قیامت یا حضرت مهدى علیه السّلام ) که بدترین زمانهاست (چون جهان از ظلم و ستم پر شود) زنانى ظاهر مى شوند بى حجاب و عریان بیرون آمده خودنمائى مى کنند، از دین خارج مى شوند (به احکام دین توجهى ندارند) در فتنه ها (آشوبها یا محافل عیش و شهوت ) داخل مى شوند و شهوترانى روى مى آورند و به لذات جوئیها شتابانند، حرامهاى الهى را حلال مى کنند و در جهنم همیشه خواهند ماند.(392) |
قرآن و اسلام در آخرالزمان
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ امیرالمؤمنین علیه السّلام در مورد مساجد و مسلمانان آخرالزمان مى فرماید: یاءتى على الناس زمان لا یبقى من القرآن الارسمه و من الاسلام الا اسمه ، مساجدهم یومئذ عامرة من البناء خالیة من الهدى . زمانى بر مردم مى آید که از قرآن باقى نماند مگر خط و نشان آن (خوب مى نویسد و چاپ مى کنند اما از علم و عمل خبرى نیست ) و از اسلام نماند مگر اسمى (فقط نامشان مسلمان است وگرنه از نظر عقائد و اخلاق و اعمال بوئى از اسلام نبرده اند). مسجدهاى آنها از نظر ساختمان آباد است (مساجد را مجلل و زیبا مى سازند) اما از هدایت (و بیان احکام دین ) تهى و) خراب است . ساکنین و سازنده هاى آن بدترین اهل زمین هستند، آنها سرمنشاء فتنه و پناهگاه گناه هستند. آنکه از فتنه کناره گیرى کند به فتنه برمى گردانند و هر که عقب افتاده به طرف آن مى کشانند، خداوند سبحان مى فرماید: به خودم سوگند که چنان فتنه اى بر آنها بفرستم که شخص بردبار در آن حیران ماند و قطعا انجام مى دهد. سپس فرمود: و ما از خداوند درخواست مى کنیم ما را از لغزش غفلت برهاند.(393) |
قسمتى از اخبار حضرت راجع به احوالات مردم آخر زمان
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ امیرالمؤمنین علیه السّلام در مابین سرزمینى به نام ذى قار (جایى است بین کوفه و واسط) این خطبه را ایراد نموده است : پس از حمد و ثناى پروردگار و تمجید و ستایش بسیار از حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و علت ارسال آن حضرت مى فرماید: پس خداى عزوجل محمد صلى الله علیه و آله را بدین منظور برانگیخت . اما بدانید که بزودى پس از من زمانى بر شما بیاید که در آن زمان چیزى مخفى تر از حق و آشکارتر از باطل و زیادتر از دروغ بر خداى تعالى و رسول صلى الله علیه و آله نیست . در نزد مردم آن زمان بى ارزشترین متاع کتاب خدا است اگر آنطور که باید و شاید خوانده شود (و به همانگونه که منظور خداست تفسیر گردد) و هیچ متاعى هم باز پر مشترى تر و گرانقیمت تر از همان کتاب خدا نیست در صورتى که آیاتش از جاهاى خود تحریف و تغییر یابد (خلاصه اگر صحیح تفسیر شود کم قیمت و اگر به نفع ظالمان باشد با قیمت خواهد شد) در میان بندگان و شهرها در آن زمان چیزى از کار خیر بیشتر مورد تنفر و انکار نیست ، و چیزى هم از منکر و کار زشت بیشتر مرغوب نیست ، در آن زمان هیچ کار هرزه اى برتر و هیچ کفرى جانفرساتر از راه یابى در وقت گمراهى نیست ، چون که خود قرآن دانان ، قرآن را پشت سر اندازند، و حافظانش آن را به دست فراموشى سپارند تا آنکه خواهشهاى نفسانى آنها را به دنبال خود کشاند، و این شیوه را (پشت در پشت ) از پدران خود به ارث برند و به دروغ و تکذیب دست به تحریف و تفسیر قرآن زنند (هر کس به عقل ناقص خود آن را تفسیر کند) و آن را به بهاى ناچیزى بفروشند و بدان بى رغبت باشند. |
قرآن و اهل آن در آخر زمان
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ در این زمان است که قرآن و اهل آن مطرود و رانده از اجتماع گردند (مردم به آنها توجه نکنند) و دو رفیقان یک راهند که کسى پناهشان ندهد (قرآن و عالمین عاملین آن در نظر مردم بى ارزشند) وه که چه دوستان وفادار و پسندیده اى هستند، و خوشا به حال آن دو آنچه با خاطرش کار مى کنند. در آن زمان قرآن و اهل آن (به ظاهر) در میان مردمند و (در باطن ) در آنان نیستند و با آنها هم (موافق ) نمى باشند و همراه آنان نیستند، این مردم (دنیا خواهان ) بر جدائى (از حق و حق پرستان ) گرد هم آیند و از جماعت (مسلمانان ) پراکنده گردند. سرپرستى کار این مردم و کار دینشان را، کسانى به دست گرفته اند که به نیرنگ و زشت کارى و رشوه و آدم کشى در میان آنها رفتار کنند، گویا خود را پیشوایان و راهنمایان قرآنى مى پندارند در صورتى که قرآن پیشوا و رهبر آنها نیست (بلکه هواى نفس و شیطان امام آنهاست ) از حق (و حقیقت ) در میان ایشان به جاى نماند (سخنگوها و نویسندگان بسیار اما عامل به آن کم است ) کسى است که آوازه حکمتهاى قرآن به گوشش خورده و به پیروى آن درآید ولى هنوز درست ننشسته که از دین بیرون رود و از دین و روش پادشاهى به آئین پادشاهى دیگر درآید (خلاصه دین او تابع آراء حکمرانان باشد) و از تحت سرپرستى پادشاهى به سرپرستى پادشاهى دیگر برآید، و از پیروى زمامدارى به پیروى زمامدار دیگرى درآید، و از تعهدات سلطانى به زیر بار تعهدات سلطان دیگرى برود، و به تدریج از آنجائى که خود خبر ندارند خداى تعالى آنان را بوسیله آرزو و امید به نابودى کشاند. براستى که دام خدا بسیار محکم و سخت است ، تا بدانجا که در گناه و نافرمانى زاد و ولد کنند و به جور و ستم دیندارى نمایند. |
مسجدهاى آخر زمان و اهل آن
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ در صورتى که قرآن کریم از جور و ستم به هیچ نحو نگذرد گمراهانى هستند سرگردان که به غیر دین خداى عزوجل دیندارى کنند، و براى غیر خدا سر تعظیم فرود آورند. مساجد ایشان در آن زمان از گمراهى آباد و از هدایت ویران است (در آنها به جاى تعالیم عالیه قرآن به سخنان یهود و نصارى مى پردازند و مردم را مشتاق آنها مى کنند و یا آنکه جماعت ملعونه و مبغوضه صوفیه در آنجا ترویج مى کنند یا بدعت گذاران ). قاریان قرآن و آباد کنندگان مساجد در آن زمان ناامیدترین خلق خدایند (نه دین دارند و نه دنیا زیرا امر آنان بر ریا است ) گمراهى از آنان سرچشمه مى گیرد و به آنها باز مى گردد (زیرا در تعالیم قرآن دست برده مردم را گمراه مى کنند و سازندگان مسجد نیز آن را براى بدعت گذاران آماده مى سازند) و از این رو حضور در مساجد ایشان و رفتن به سوى آنها کفر به خداى بزرگ است مگر آن کس که به مساجد آنها برود و گمراهى آنان را بداند (یقین کند که گمراه نمى شود و مى تواند دست عده اى را بگیرد و نجات دهد). و در نتیجه کردارى که به آن روش دارند مساجد آنها از هدایت ویران و از گمراهى آباد است . سنت خدا دگرگون شده و حدود مقرراتش مورد تجاوز قرار گرفته ، و به هدایت دعوت نکنند، و غنائم را به اهلش تقسیم نکنند و به عهد و پیمان وفادار نیستند. کشته هاى خود را که به این طریق (ضلالت ) در جنگها کشته شوند (نابجا) شهید خوانند و با افترا و انکار به نزد خداوند روند (کافر هستند). به وسیله جهل و نادانى از علم بى نیازى جویند، و اینها پیش از این مردان نیک و شایسته را به انواع شکنجه ها زجر دادند و سخن راست آنها را افتراء بر خدا نامیدند، و کار نیک آنها را به بدى پاداش دادند. سپس حضرت پس از آنکه دوباره از حضرت رسول تمجید فرموده و درباره مرگ و توبه بیاناتى فرمود به اینجا رسید که فرمود: و بدانید که شما رشد (یعنى راه درست و حق ) را نمى شناسید مگر پس از آنکه تارک و رها کننده آن را بشناسید (چنانچه در مثل است که گویند ادب را از بى ادبان آموختم یا تعرف الاشیاء با ضدادها) و نتوانید به عهد و پیمان کتاب چنگ زنید جز آنکه پیمان شکن قرآن را بشناسید، و نتوانید به آن تمسک جوئید مگر آنکه پشت کننده به قرآن را بشناسید، و نتوانید قرآن را آن طور که باید بخوانید مگر آنکه تحریف کننده آن را بشناسید و گمراهى را نشناسید تا وقتى که هدایت را بشناسید، و تقوى و پرهیزکارى را نشناسید تا وقتى که متجاوز را بشناسید. |
قرآن را از اهلش فرا بگیرید نه از دیگران
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ و چون اینها را شناختید بدعتها و زورگوئیها را خواهید شناخت ، و افتراى بر خدا و رسولش و تحریف قرآن را خواهید یافت ، و مى بینید که خداوند هدایت یافتگان را چگونه هدایت کرده ، مبادا کسانى که (معارف کتاب و سنت ) را نمى دانند شما را به نادانى و (گمراهى ) اندازد، چونکه براستى علم قرآن را نداند که چیست جز آنکه طعمش را چشیده باشد، و به وسیله علم آن نادانى خود را به دانائى و کورى را به بینائى و کرى خود را به شنوائى مبدل سازد. و کارهاى نیک خود را در نزد خداى که نامش بلند باد ثبت کرده و کارهاى بد را محو و نابود کرده است و به مقام رضوان (خشنودى خداى تبارک و تعالى ) نائل گشته . پس علم قرآن را تنها از اهل آن بجوئید که تنها همانها هستند که نورى که از آن باید پرتو گرفت و آن پیشوایانى که به آنها باید اقتدا کرد، و آنهایند مایه زندگى ، علم و دانش و وسیله مرگ جهل و نادانى . و هم که حکمهاى آنان شما را از علم و دانششان آگاه سازد، و همان خموشى آنها (مردم را) از منطق (صواب ) آنان با خبر سازد. و ظاهرشان دلیل باطن آنها است (یکى است ) با دین و آئین مخالفت نکنند و اختلافى هم در آن ندارند و همان دین (یا قرآن ) در میان آنها گواهى صادق است ، و خاموشى است گویا (به ظاهر خموش است ولى بر اهلش گویا) پس آنانند که به خاطر مقام و عظمتى که دارند گواهان هستند به آن حقى که نازل فرموده و خبر دهندگانى هستند راستگو، نه با حق مخالفت دارند و نه در آن اختلاف کنند، سابقه آنها در علم ازلى خدا نیک است ، و قضاوت درست خداى عزوجل درباره آنها صادر گشته ، و در همین عبرتى است براى پندگیران . پس هرگاه حق به گوشتان خورد بخوبى درک کنید آن را (یعنى آن را مورد عمل و اعتقاد قرار دهید نه اینکه براى نقل کردن و ذهن خود بسپارید) زیرا روایت کنندگان و ناقلان کتاب بسیارند ولى مراعات کنندگان و عمل کنندگان به آن اندکند و الله المستعان .(394) |
زنها مسلط شوند و کودکان فرمانروائى کنند
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ حضرت امیر علیه السّلام فرمود: زمانى بر مردم خواهد آمد که هیچکس گرامى و عزیز نیست مگر شخص حیله گر، و کسى مورد پسند و زیرک شمرده نمى شود مگر شخص تبهکار و فاسق ، افراد با انصاف ، ضعیف و خوار مى گردند، آنها صدقه را غرامت (و ضرر) پندارند (و از دادن آن امتناع مى کنند) رفت و آمد و رسیدگى به فامیل را منت (کشیدن یا گذاردن ) مى دانند، عبادت را براى گردنکشى بر مردم انجام مى دهند (عبادت مى کنند تا نزد مردم خود را زیبا و پسندیده معرفى کرده افتخار کنند) در آن هنگام هوى و هوس بر آنها غلبه کرده (کارهاى آنها مطابق عقل و دین نیست بلکه بخاطر ارضاء هوسهاى نامعقول و بیهوده است ) و راه حق بر آنها پوشیده مى گردد.(395) در برخى روایات آمده است : به حضرت گفته شد: این امور چه وقتى خواهد بود؟ فرمود: آنگاه که زنها و کنیزان مسلط شوند و کودکان را فرماندهى دهند.(396) |
برخى از حالات مردم آخرالزمان
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ حضرت امیر علیه السّلام در مورد آخرالزمان فرمود: زمانى بر مردم بیاید بسیار گزنده (مردم در سختى قرار خواهند گرفت ) در آن زمان توانگران با (چنگ و) دندان دارائى خود را مى گزند (در راه خدا انفاق نمى کنند) در حالى که به این کار امر نشده اند، خداوند سبحان مى فرماید: و لا تنسوا الفضل بینکم (397) در میان خودتان فضل و احسان را فراموش نکنید (یعنى به یکدیگر خیر برسانید). در آن زمان اشرار و تبهکاران گردنکشى کنند و نیکان ذلیل و خوار شوند، با درماندگان خرید و فروش کنند (یعنى اجناس افرادى را که از روى ناچارى کالاى خود را به قیمتى بسیار ارزان مى فروشند مى خرند) با اینکه پیامبر صلى الله علیه و آله از خرید و فروش با درماندگان نهى فرموده است (398) (زیرا باید به درماندگان کمک کرد و یا در معامله چنان از آنها جنس خرید که با دیگران معامله مى شود). |
خدا را مظلوم ملاقات کنید نه ظالم
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ امیرالمؤمنین در مورد مؤمنین آخرالزمان مى فرماید: بعضى (از مؤمنین ) کشته شده خونشان هدر مى شود، برخى از آنها ترسیده پناهگاه مى جویند، از ایمان و سوگند (افراد نابکار) فریب مى خورند، پس مبادا که هدف فتنه ها و پرچم بدعتها گردید (از آنها دورى کنید و آنها را یارى ننمائید) و بر آنچه ریسمان جامعه بر آن گره خورده ثابت بمانید (دیندار باشید و در محور دین متحد گردید) نزد خداوند متعال مظلومانه وارد شوید نه در حال ظلم و ستمگرانه (اگر بنا شد میان ظلم کشیدن و ظلم کردن یکى را انتخاب کنید، اولى را انتخاب کنید). از نردبانها شیطان و پرتگاههاى ستم بپرهیزید، و شکمهاى خود از لقمه هاى حرام پر نکنید، چرا که شما زیر نظر کسى هستید که گناه را بر شما حرام کرده و راه فرمانبردارى را براى شما هموار نمود است .(399) |
هنگام برخورد با فتنه چه باید کرد؟
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ امیرالمؤمنین در یکى از سخنان حکیمانه خود جهت راهنمائى مردم به هنگام وقوع فتنه و آشوبهاى دینى مشکوک ، پس از آنکه به مردم سفارش مى فرماید که در فتنه ها کاملا دقت کنید تا مطلب بر شما روشن گردد و مراقب باشید تا به هیچ طرف قدمى برندارید که رهبر و پیرو هر دو مسئول هستند به فتنه بزرگ آخرالزمان پرداخته مى فرماید: پس از این مقدمات ، فتنه اى تکان دهنده پیدا شود که خرد کننده و پرشتاب است ، دلهاى مستقیم منحرف گردد و مردان سالم گمراه شوند. هنگام روى آوردن آن فتنه ، خواهشهاى نفسانى مختلف شوند (مردم بخاطر اختلاف سلیقه ها و آراء نفسانى و هوى و هوس با یکدیگر اختلاف پیدا مى کنند!) و در زمان پیدایش انقلاب ، آراء مشتبه شود، هر که از آن فتنه اطاعت کند هلاک شود و هر که سعایت و بدبینى پیشه کند (بر علیه آن حرف زند) او را خرد کرده نابود سازد. در آن دگرگونیها مردم چون گله خرهاى وحشى (گورخرها) یکدیگر را گاز بگیرند و ریسمان محکم (دین یا وحدت جامعه ) متزلزل گردد. و حقیقت پوشیده گردد (حق و باطل معلوم نشود) در آن فتنه سخنان و اعمال درست اندک گردد، ستمگران به سخنرانى پردازند، آن انقلاب صحرانشینان را با آهن دهانه خود بکوبد و با سینه اش آن خرد کند (سلطه او همه جا گسترده شود). آنها که خود را از گرد و غبار آن فتنه دور مى کنند و به تنهائى حرکت مى کنند از بین مى روند، در راه مبارزه با آن فتنه سوارکاران (دلیران ) هلاک شوند. آن فتنه تار با تلخى قضا و قدر همراه و وارد شده خونهاى تازه و پاک را بدوشد و در نشانه هاى دین رخنه کند، و اعتقادات مردم را تغییر دهد. خردمندان از آن فتنه تاریک مى گریزند و بدخواهان براى آن نقشه مى کشند، آن فتنه تاریک رعد و برقى دارد و در آن پیوند خویشى بگسلد و خویشان از هم جدا شوند و اسلام از آن برکنار است ، هر که از آن برکنار است ، هر که از آن بیزار باشد بیمار است (دچار سختیهایى مى شود) و هر که از آن کوچ کند وامانده است (400) (راه چاره اى ندارد). |
صفات نجات یافتگان در فتنه هاى آخرالزمان
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: زمانى مى آید که کسى نجات نمى یابد مگر مؤمن خداپرست بى نام و نشان که اگر (در مجالس ) حاضر گردد او را نشناسند و اگر غائب شود کسى درصدد جستجویش برنیاید، این اشخاص چراغهاى هدایت و نشانه هاى روشن براى ره پویان در شب تاریک هستند در میان مردم براى فتنه و سخن چینى رفت و آمد نمى کنند، عیب و بدى مردم را آشکار نمى کنند، نادان و بیهوده گو نیستند، خداوند درهاى رحمت خود را بر آنان مى گشاید و سختى عذاب خود را از آنان برمى دارد. اى مردم زمانى بر شما مى آید که اسلام وارونه شود مانند برگشتن ظرف که آنچه در آن است بریزد، اى مردم خداوند شما را امان داد از اینکه به شما ظلم کند ولى پناه نداد از اینکه امتحان کند (حتما امتحان مى شوید) و همانا (خداوندى که ) برترین و بزرگترین گوینده هاست فرموده است : ((ان فى ذلک لآیات و ان کنا لمبتلین )) (401) همانا در آن حادثه (طوفان نوح ) نشانه هائى است و ما امتحان مى کنیم .(402) |
به خدا قسم کلمه اى را پنهان نکردم
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ حضرت على علیه السّلام در مورد حوادث آینده و سختیهاى مردم فرمود: به عهده من است آنچه مى گویم و آن را ضمانت مى کنم ، کسى که پیشامدهاى روزگار که همان سختیها و دگرگونیهاى دنیاست در پیش دارد، با تقوى و پرهیزکارى از افتادن در شبهات محفوظ مى ماند. آگاه باشید که محنت و بلا به شما بازمى گردد همانند محنت و بلاى روز که خداوند، پیامبر شما را برانگیخت ، قسم به آنکه پیامبر را به حق برانگیخت بعد از این ، گرفتار غم و غصه و وساوس شیطانى خواهید شد، غربال مى شوید و از هم جدا مى گردید و چون دیگ جوشان زیر و رو شده تا آنکه پائین است بالا و آنکه بالاست پائین آید. عقب افتاده هاى دینى که کوتاهى کرده اند سبقت بگیرند و بر عکس پیشروان دین عقب افتند، به خدا قسم کلمه اى را پنهان نکردم و دروغ نگفتم ، من به چنین مقام و روزى خبر داده شدم . (403) |
عجم بر شما پیروز شده گردن شما را مى زنند
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ دانشمند بزرگوار شیعه سیدبن طاووس روایت کند که امیرالمؤمنین فرمود: پیامبر به من عهد نمود و خبر داد که یا على حتما با گروه طغیانگر (معاویه و اصحاب او) و گروه بیعت شکن (طلحه و زبیر) و طایفه خارج از دین (خوارج ) خواهى جنگید. آگاه باشید: به خدا قسم اى گروه عرب دستهاى شما از عجمها پر خواهد شد (بر سایر ملل پیروز مى شوید) و از آنان برده ها و کنیز و... خواهید گرفت ، تا اینکه چون دستهاى شما از آن پر شد (و خوب مسلّط شدید) آنها بر شما چیره گشته همچو شیران و هیچ باقى نگذارند. گردن شما را مى زنند و آنچه خدا بر شما ارزانى داشته از شما بگیرند و بخورند و زمینهاى شما را وارث شوند. ولى آنچه گفتم نخواهد شد مگر زمانى که برخى از برنامه هاى دین شما تغییر کند و زمانى که خود شما فساد بر پا کنید و حق پیشوایان خود را کوچک شمرده و نسبت به دانشمندان خاندان پیامبرتان تحقیر و سستى نمائید. پس بچشید آنچه را خود کرده اید و خداوند هرگز ذره اى به بندگان ستم نخواهد کرد.(404) |
موضوع مطلب :